آمارهای جهانی حاکی از این قضیه س که ایران سومین کشور در زمینه تولید مهندس نسبت به جمعیت هستش. که میتونه خیلی خوب باشه چون کشورهای آمریکا، چین، هند، ژاپن و کره جنوبی هم در این لیست هستند. از طرفی ایران رتبه اول منطقه و همچنین جزو 10 کشور برتر از لحاظ کمیت تولیدات علمی هستش. خب این دو قضیه حاکی از این هستش که باید روند رو به رشدی رو شاهد باشیم اما در عمل چنین اتفاقی رخ نمیده! چرا؟!

دلیلش رو در عکس پایین میتونید مشاهده کنید. کشوری با این حجم تحصیل کرده و مستندات علمی رتیه 78 دنیا رو از لحاظ نوآوری نصیب خودش کرده. اینجاس که نقطه کور قضیه نمایان میشه. یعنی تولید علم به هر قیمتی فارغ از منفعت کشور. تولید مقاله و چاپ کتاب های بی ارزش. برگزاری کنفرانس های سطح پایین که در نهایت دودش توی چشم خودمون میره.  مهاجرت هر تحصیل کرده با گفتن فرار مغز و یه برچسب ساده حل میشه اما در عمق خودش ضرر بسیار زیادی رو به دنبال داره. زمانی که باید از این میوه رسیده استفاده بشه، نصیب کشور دیگه شده و اونا هم با هزینه های ناچیز چند هزار یورویی (در قالب بورسیه تحصیلی دکترا و کارشناسی ارشد) از دانشجو نهایت بهره رو می برند. 

این موج فعلا نتونسته چرخ علم و صنعت داخلی رو به نابودی کامل برسونه اما در آینده نزدیک شاهدش خواهیم بود.

#باشد_که_رستگار_شویم



2- اگر روزی خواستم جایی CV بدم این نکته رو ذکر میکنم که جزو 10% افراد جهان هستم که همکاری مستمر و مثمرثمر با شرکت گوگل در زمینه ترجمه متون تخصصی برق داشتم. 


3- هدف از تاسیس ژورنال های علمی-پژوهشی داخلی (یا همون ISC) دو تا نکته س:

1- از اونجایی که جامعه علمی کشور اکثریت از فقر زبان انگلیسی (بخصوص نوع آکادمیک نویسی) رنج میبرن بتونن یافته های علمی خودشون رو در قالب مقالات فارسی ارائه بدن. 

2- کمتر جامعه جهانی و نام و اعتبار علمی ایران خدشه دار بشه!


پ.ن: مقالات بسیار خوبی در این مجله ها داریم. خودم هم دارم پس از بیرون گود نیست و جسارتی نشه به اصحاب علم!

پ.ن: بند اول رو حق میدم که رنج ببریم چون تا اموزش صحیح نباشه معجزه ای رخ نخواهد داد.