روزانه آقا برقی

قضاوت ممنوع، لطفا

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دوشنبه» ثبت شده است

حالمان خوب است...بشنو اما باور نکن

دو روز پیش آزمون آیلتس دادم و چقدر در یک ماه اخیر دلم برای نوشتن لک زده بود.. از تحلیل ها و اتفاقات زندگیم... اما دستم به نوشتن نمی آید...

به خاظر هزاران دلایل قید فضای مجازی رو زدم تا با ذهن باز و ازادتری به استقبال آزمون برم... اما نمیشه.. نشد..

این چند روز که از سقوط هواپیما میگذره، خودم رو زدم به اون راه ... گفتم سکوت کن... سکوت کن و فقط بزن برو از اینجا...

اما نمیتونم.. بخدا نمیتونم...

لیست سقوط کرده ها رو دیدم.. 14 تا از دانشگاه آلبرتای کانادا بودند.. دو تا استاد دانشگاه...

بابا به کی بگم اشک و خشم رو... چزا و به چه علت باید زندگیشون به سادگی به فاک بره...

خدایا چه باید کرد... خودم در راه علم خیلی چیزهامو از دست دادم... تاوان زیاد دادم و وقتی خودمو جای اونا میذارم جز گریه هیچی نمیتونم بکنم...

بخدا ساده نیست.. به والله قسم شو آف نیست... به اون کائنات قسم هضمش ساده نیست..

چرا آخه؟ به چه علت؟ یکی توضیح بده.... چرا باید اینقدر تاوان بدیم... تا کجا؟ تا چه روزی؟ یکی بهمون بگه...

بدنامون از غصه سر شده.. بی حس شده...

ای خدای بزرگ....میدونم که تو هم داری به حال ما گریه میکنی... نفرین شدیم... نفرین...

از چی بنویسم؟ از چی؟ وقتی تا گردن توی باتلاق مدفون شدیم... بی کس و کار شدیم همه مون... وقتی اسیر نون به نرخ روز خورها شدیم.. که بابت 100 تومن پول بیشتر جفتک میندازن.... 

ای خدا خودت به همه صبر بده... فقط همین...

 

۰ نظر
پوپو

و به من میگویند شانس الله!

آقا امروز یعنی دیروز دوشنبه، عجب روزی بود! با اینکه در نهایت این پست بار منفی داره اما دوست دارم برام یادگار بمونه تا دوباره ببینم و بخندم بهش!

من دوشنبه صبح قرار بود موتور خودم رو بفروشم. دلیلش هم طولانیه اما به توقیف موتور توسط پلیس محترم راهور و عدم ارائه گواهینامه توسط اینجانب و در نهایت ارسال پرونده به دادگاه بود. در دادگاه هم قاضی با کلی راه اومدن، حکم برید برای جریمه اما تعلیق یعنی اگر دوباره توقیف بشم باید جریمه رو پرداخت کنم.

منم خب دیدم موترو برام شر شده، گفتم ردش کنم و بفروشم. چقدر زنگ خور از دیوار و شیپور داشتم اما در نهایت به دوست بابام فروختم!

شب دوشنبه از ساعت 1 تا 5 صبح داخل رختخواب بودم و از بس فکر و خیال و استرس دفاع سربازی داشتم، خوابم نبرد. صبح ساعت 7:30 بیدار شدم تا برم برای سند زدن موتور و دریافت پول و....

یهو ساعت 8 صبح پیامکی دریافت کردم که دنیا برام سیاه شد! پیامک از داعا بود که دوره آموزشی رزم نخبگان وظیفه از یکم تیرماه به 15 مرداد موکول شده است! چرا آخه؟! من که این همه دومینو وار برنامه ریخته بودم!

با ذهن خراب و داغون رفتم دفترخانه برای کارهای اداری. استعلام گرفت و گفت 260 تومن جریمه پرداخت نشده داری!!! من؟! همین چند روز پیش بود که اینهمه پول دادم تا موتور از پارکینگ آزاد بشه!! گیج بودم و پیگیر نشدم اصلا و پرداخت کردم.

با حال داغون اومدم خونه و کلا روز دپرسی داشتم! بی حال و حوصله... همچنین یک ساعت پیش هم شاهکار تکمیل شد و از استاد دانشگاه UM مالزی که کلی از رزومه من خوش میومد و اصلا تقریبا اوکی شده بودیم، ایمیل دریافت کردم (بعد یک هفته بی خبری) که پوپو جان ببخش اما سرپرست پروژه میگه اینترنشنال دانشجو نگیر! موفق باشی و چندتا دعا و بای!

خلاصه روز بسیار پر باری بود و همه جوره از زمین و زمان خوردم. خداییش یکی این وبلاگ رو بخونه چه فکری در مورد من میکنه!!!

یعنی اساسی منتظرم که روزی بشه قهقه خنده بزنم بابت این حجم سختی فعلی!

یا رب خودت کمک حالمون باش

۰ نظر
پوپو

کپی برداری ایرانی!

دو شب پیش خیلی اتفاقی و در بین سرچ ها به اسم سریال MR. Robot برخورد کردم. بعد فهمیدم چه سریال معروف و خفنی هستش که من بی خبرم! (از روی تعداد بیننده و جوایز منظورمه)
منم از اونجا که اینترنت 200 گیگ شاتل دارم، گذاشتم برای دانلود :)
قسمت اول رو دیدم. این هم بگم من تا سه هفته پیش سریال نهنگ آبی (ایرانی) ساخته فریدون جیرانی رو میدیدم. توی این سه هفته هم تمام قسمت ها رو دانلود کردم اما فرصت نشده ببینیم.
یکی از دلایلی که از سریال نهنگ آبی خوشم اومد موضوعش و اینکه فکر جدید نویسنده و کارگردان بود. اما ای دل غافل!
مگه میشه ایرانی جماعت ایده خام دااشته باشه؟!
چطور علممون شده با افتخار نمونه خارجی ساختن، آهنگ و کلیپ هامون نیز!
در کل لب کلام بگم، موضوع با تلرانس اندکی همون Mr. Robot محصوصل 2015 آمریکاست.
در آقای روبات نقش اول فیلم یه هکر هستش که در کارش واقعا حرفه ایه ام خب از اضطراب اجتماعی و درونگرایی مفرط رنج میبره. داخل نهنگ آبی هم نقش اول هکره و همین ویژگی رو داره. هر دو هم میخوان بر علیه پولدارهایی که به نوعی پول مفت دارند قیام کنند!
قسمت های بعدی رو ببینیم بیشتر میتونم نظر بدم. 
شاید نظرم عوض بشه و این پست رو پاک کنم اما تا زمانی که پاک نکردم پس بدونیم کپی برداری بوده! :)


۰ نظر
پوپو

دوشنبه ۸ بهمن ۹۷

بازی عجیبی بود! ایران با ژاپن در نیمه نهایی جام ملت های آسیا ۲۰۱۹....

همه امید داشتیم ژاپن رو ببریم اما نفس ها برید...ساق ها سنگین بود و عصبی بودیم. پرخاشگر و بی حوصله...

در عوض ژاپن آروم و ریلکس بود و چه حیف که نشد که بشه...

به خودمون باختیم و الان سرشار از حس بد هستم...قطعا‌ یه مقاله برای متافوتبال مینویسم از این بازی...سرم گنگ هستش

به نظرم تفاوت این بازی تفاوت فرهنگ ها بود. چیزی ندارم بگم. ..

پوپو خسته س!

عکس هم استوری بنده در اینستا هستش!

ایران و ژاپن

۰ نظر
پوپو

دوشنبه ۸ بهمن ۹۷: استارتی نو

امروز خیلی اتفاقی یاد وبلاگم افتادم. در طول زندکیم وبلاگ و وبسایت زیاد داشتم اما این وبلاگ رو دقیقا زمستون بعد از ارشد ایجاد کردم و حس میکردم ادامه بدم. اخرین پست در دوران نزدیک به انتخابات ۹۶ بود. یادش بخیر چقدر سینه سپر کردیم اما....

امروز در حال گوش دادن به پادکست بسیار جالب تحت عنوان ارن استوارتز با صدای گیرای علی بندری بودم که به ذهنم رسید وبلاگ رو دوباره راه بندازم. در مورد این پادکست حتما پستی میذارم چون خیلی جذاب بود برام.

امروز هم مشابه روزهای قبل زندگیم به دو کار عمده گذشت: انجام پروژه سربازی و زبان خوندن. البته ریوایز مقاله هم زده شد و درکنارش تولد کوچکی هم برای خواهر جان داشتیم.

امروز پر انرژی تر بودم. اصولا هر روز که زیاد کار کنم انرژی بالاتری دارم... 

الان که این پست رو میذارم ساعت ۳:۷ دقیقه بامداد هستش و همه خوابن! شهر ساکته و فقط چراغ تیربرق روشنه... فردا ایران با ژاپن در قالب نیم نهایی جام ملت های اسیا مسابقه خیلی مهمی داره. منم که کیروشی پور هستم :) ایشالا میبریم.

یکی از دغدغه هام این روزها اینه تا زبان بگیرم و بتونم برای پذیرش دانشگاه UM مالزی اقدام کنم. بنا به دلایلی که مهمترین هاش گرایش و رنک دانشگاه هستش، مصرانه دنبالش هستم! اکسپت دارم فقط مراحل بورس و اسکالرشیپ مونده...

مباحث خیلی متفرقه و کلی شد... کانال تلگرام که عطایش رو به لقایش بخشیدم. همینجا مینویسم ببینیم خدا چی میخواد.

یا علی ...

۰ نظر
پوپو

دوشنبه 4 اردیبهشت 96

من با سابقه ساعت ها بازی در کوچه و گل کوچیک و دوستانم نیز، در کل و روی هم شاید 200 گل در تمام عمر پر برکت خودمون زده باشیم. 

مسی 500 گل

مگه میشه؟ مگه داریم این همه نبوغ؟

پ.ن: صرفا جهت شوخی بود. اما جدا از مسائل فوتبالی و علاقه مندی به این ورزش، به نظرم خوش سانس هستم که دو تا فوق ستاره فوتبال رو توی عمرم میبینم. قطعا آینده از اونها یاد میشه. اینم اضافه کنم آدم های خاص با بهره هوشی بسیار بالا به این جایگاه میرسند. صرفا تلاش کارساز نیس

۰ نظر
پوپو

دوشنبه 21 فروردین 96

1- یادش بخیر یه زمانی آلبوم خونگی روی بورس بود. امروز توی بازار دیدم. طرف میفروخت اما سرش خلوت بود!  

یاد باد آن روزگاران یاد باد...


2- فصل داغ تعیین تعرفه های پزشکی - روزنامه جام جم - مورخ 17 فروردین 

 

خیلی جالبه که پزشک ها هنوز هم دنبال تعرفه بالاتر هستند! نمیدونم به کجا میخوان برسن؟!  

راستش خیلی مایل نیستم خیلی چیزها رو بگم چون غرغر حساب میشه. وقتی سرانه درمان و بهداشت کشور اینقدر پایین و ضعیف باشه قطعا قشر پزشک گل سرسبد میشن.

دمشون گرم دیگه...

جواب اون پزشکی که بهم گفت "تو هم میخواستی میخوندی" توی گوشم هستش... یادشون رفته فقط تشخیص میدند و نوآوری زیر خط فقر دارند. 

#باشد_که_رستگار_شویم 


پ.ن: با احترام به قشر زحمت کش و صادق و سالم پزشک

۰ نظر
پوپو

دوشنبه 14 فروردین 96

1- باید به بعضی آدم ها فهموند که: 

خلایق هرچه لایق!

باید روزی چندبار این جمله رو مشق کنند.




2- نمیدونم چرا همیشه خدا مونس تنهایی و شنونده غم ها و کمبودهای ماست و چرا کم پیش میاد از خوشی ها باهاش بحرفیم... شاید فلسفه زندگی اینه و تنها مسکن دل تنگی ها باشه....

۰ نظر
پوپو

دوشنبه 7 فروردین 96

قسمت شد و مسیرمون بعد از سالها به باغ وحش خورد. توصیه میکنم اگر در حوالی تون هستش حتما برید هم حیوون های جذاب و گونه های نایاب میبینید و هم حیوون هایی در قامت و ظاهر انسان رو میبینید. اونا توی قفس هستند ولی گروه دوم آزادانه میچرخند!

موارد بسیار است در این باب اما به همین مقدار اکتفا میکنم...


پ.ن: جل الخالق بابت عظمت و قدرتت

۰ نظر
پوپو

دوشنبه 30 اسفند 95

نمیدونم چه حکمتی هستش که واسه اکثر دور و بریا و دوستان و آشنایان و البته بنده، سال 95 سال به شدت مزخرفی بود! مگه داریم سال بدتر از این؟ ایشالا سال 96 جبران کنه...

اینم بگم که هر کار داری میکنی توی این لحظات بدون آخرین هستش برای 95... پس دریابش 😊




🌷سال نو مبارک باد 🌷 

یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ

۰ نظر
پوپو