روزانه آقا برقی

قضاوت ممنوع، لطفا

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شنبه» ثبت شده است

بالاخره پذیرش گرفتم!

دیشب ساعت 12 و نیم بامداد (حدودا) برام ایمیل از طرف استاد کانادایی اومد. استادی که تقریبا یک ماه و نیم با هم مکاتبه داشتیم. از ویژن من خوشش اومده بود و دیشب بهم ایمیل زد. فکر کردم باز سوال داره اما بسیار شیک و مجلسی، پذیرش بنده رو صادر کرد!

یعنی من اگر خدا بخواد میتونم از سپتامبر 2020 به کانادا برم!

دیشب که ایمیل رو خوندم هیچ واکنشی نداشتم! به خواهرم گفتم بیا بخون. اون خوند و بغلم کرد و به بابا گفت. هر دو شون خوشحال بودن. 

خودم گیج!

کلا من همیشه قبل رسیدم یه چیزی خیلی درگیرش میشم اما بعدش برام عادی میشه!

دیشب نمیدونستم باید از فرط خوشحالی بال در بیارم و یا بی تفاوت باشم. گریه کنم یا بخندم. سر شده بودم. بی حس! 

اینقدر تلاش کرده بودم برای پذیرش گرفتن که هنگ نکنم. از طرفی اتفاق برای من اینقدر خاص هست که بی تفاوت نباشم!

فقط میگم و گفتم خدایا شکرت. با قدرت میرم جلو. هرچی باشه از میون بر میدارم.

امیدوارم شرایط برام خوش یمن باشه.

امیدوارم همه به ارزوهاشون برسن.

این پست رو به یادگار میذارم تا یادم بمونه چه روزی و چه جوری پذیرش کانادا جور شد. استارت زندگی جدید قبل از سال نو.

هدیه از سمت خدا!

مرسی خداجون

 

۰ نظر
پوپو

سوتی های اپلای من!

در اپلای هم سوتی های داشتم که چندتاش الان یادمه و دوست دارم ثبتش کنم.

اولیش اینه که یه استاد خانم داخل دانشگاه UM بهم اکسپت داد اما بعدش بهونه پول آورد و دیگه ایمیل هامو جواب نداد (اما میخوند!). در کنارش از استادی در دانشگاه UTM هم پذیرش داشتم و قرار شد برام فاند جور کنه.

یه شب که مشغول فکر و خیال بودم یهو ساعت 4 صبح فکری به سرم زد! بلند شدم و به شروع کردم تماس گرفتن با استادا! از شانس خوبم جواب ندادند! مثلا جواب میدادند چی میخواستم بگم؟! انگاز جواب رد خواستگاری شنیدم!! عمق فاجعه اونجاست که به شماره شخصی استاد UTM هم زنگ زدم و باز از شانس خوبم ارتباط برقرار نشد! آقا یکی نبود بگه آخه زنگ زدی موبایل طرف چی بگی؟! بگی چه خبر؟! من کی هستم!! صبح که بیدار شدم گفتم پسر خیلی دیوونه ای! البته به استاد داخل واتس آپ پیام دادم! :) و آنلاین شد و جواب داد!!

سوتی جدید هم اینه به یه استاد به اسم X ایمیل زدم اما اون لحظه داشتم میحرفیدم فکر کنم، هواسم نبود اسمش رو وارد کنم. چون قالب ایمیل ها روتین هستش و فقط چند قسمت تغییر میکنه، اسمش رو y وارد کردم. طرف صبح به من پیام داد: ببخش .... جان. من Y نیستم! به زبون خودمون میشه: حاجی چیزی زدی؟ یعنی در افق مهو (محو؟) شدم!

باز سوتی دارم و خواهم داد و در اینجا درج خواهم کرد. فعلا تا بعد...

۰ نظر
پوپو

من و آرزوهام

خیلی وقته به من ثابت شده که نباید با هیچ کسی بحث کرد مخصوصا در مورد اهداف و آرزوها. چون اگر طرف مقابل آدم با درک و منطقی باشه سودی برامون نداره و اگر بی منطق باشه (اکثریت ملت) باعث تخریب میشه!

این موضوع در مورد تمام قدیمی ها صادقه! خودشون هیچ وقت رویا نداشتند و روتین بودند، چه درکی میکنند از ما و اهدافمون!؟ جز تخریب و اینکه شما جوونید و خام! همین افکار باعث شده نسل در نسل فقط دنبال استخدام و دست دولت داشته باشیم. متاسفانه دولت هم راه رو برای کسب و کارهای نوپا باز نمیذاره و از طرفی هم نمیتونه!

 بحث ها قاطی شد اما در کل به شخصه داغ دل دارم از این قضیه چون خیلی از افکار نامناسب و فرصت های سوخته شده خودم رو مستقیما وامدار خانواده هستم که خیلی بهشون اعتماد داشتم اما الان فهمیدم که جز دل و مغز خودم هیچ کی راهگشا نیست. مخصوصا همونطور که گفتم در مورد آدمهای بی هدف و رویا (فارغ از سن) خیلی باید مواظب باشیم.


۰ نظر
پوپو

نهنگ آبی

امشب بالاخره فرصت شد تا با سیستر بشینیم و سریال نهنگ آبی رو ببینیم. من از مدتها قبل خلاصه داستان رو میدونستم و به نقش اول فیلم حس نزدیکی داشتم. قسمت اول به هر دومون چسبید. 

در کل اسم نهنگ آبی برگرفته از یه بازی جنون اوره که منتهی به خودکشی میشه! قضیه ش مفصله و به نظرم سازنده ش فرد روانی بسیار باهوشیه! 

با توجه به بازیگرهایی مثل لیلا حاتمی و ساعد سهیلی و کارگردانی فریدون جیرانی، حس میکنم ارزش دنبال کردن داره. تا ببینیم چه شود.


امروز هم فینال آسیا بود و قطر با شایستگی تمام قهرمان شد! خیلی شیک و پیک! 

خودم مثل اکثر ملت از اعراب خلیج فارس خوشم نمیاد اما نمیشه رشد شون رو منکر شد.

در کل جمعه سپری شده برام خاکستری بود! پست خشم هم در همون راستا بود...

و همچنان پست گذاری آخر شب با تبلت ادامه دارد :)

دلم برای عشق جان هم تنگ شده که نیست...زودی بیاید...

۰ نظر
پوپو

شنبه 26 فروردین 96

یادمه سال گذشته اردیبهشت ماه اولین کنفرانس دستاوردهای نوین برق و کامپیوتر که در دانشگاه امیرکبیر برگزار می شد شرکت کردم. تنها دلیل شرکت من ایندکس (نمایه) شدن مقالات در IEEE بود. گواه بنده هم برای شرکت در این رویداد، ثبت اسم کنفرانس در IEEE بخش ایران و بخش مرکزی (آمریکا) بود. 

روز کنفرانس از آشفته بازار رخ داده کلی تعجب کردم! تا حالا کنفرانس به این بی برنامگی ندیده بودم. اما فقط یه چیز منو دلگرم نگه داشت اولی اسم IEEE پست این کنفرانس و دومی اسم افراد مشهوری مثل پروفسور منهاج و نیکروش و غفوری فرد و...

الان تقریبا یکسال از اون روز میگذره! و  مقالات قطعا نمایه نمیشن! یعنی زهی خیال باطل! درکل این یکسال از یه جایی به بعد دیگه پیگیر نبودم، الان هم غصه دارش نیستم. اما متنفر شدم از علمی های داخلی که خودشون رو وارد بازی کثیف کردند.

تنها سندی که میشه مجازی اعتراض کرد لینک زیر هستش. حضوری هم که بماند... 

بهشون باید گفت " زرررررررررررنگ! بابا شاخ! بابا دریوزه!

#باشد_که_رستگار_شویم 

https://fa.petitions24.com/cbconf_ir


پ.ن: اگر قلب تپید بابت این اتفاق میتونی به لینک بالا بری و امضا کنی. هیچ چیزی شاید رخ نده اما این لینک توی صفحه گوگل بالا میاد و حداقل دیده میشه. اگر هم امضا نکردی، تنت باشه سلامت. خیالی نیست. مشکل جای دیگه س.

۰ نظر
پوپو

شنبه 19 فروردین 96

شکست خوردگان بزرگ تاریخ!

توصیه اکید بنده رو در دیدن این کلیپ پذیرا باشید.

#باشد_که_رستگار_شویم




مدت زمان: 2 دقیقه 40 ثانیه 
۰ نظر
پوپو

شنبه 12 فروردین 96

1- 



2- سیزده بدر مبارک. امیدوارم فردا که روز طبیعت هستش به طبیعت لااقل احترام بذاریم. خیلی گفتند و شنیدیم اما سیکل معیوب همواره رخ میده. کمی رحم کنیم به خودمون!

#قصه_الباقی

۰ نظر
پوپو

شنبه 5 فروردین 96

1- نمیدونم چه حکمتی هستش که وقتی جای خیلی شلوغ هستیم و به هیچ وجه راه گریزی وجود نداره، یه عده مدام از پشت هل میدند! خب عزیز من همه مثل همیم... 



2- اصلا بزرگتری مگه به سنه؟ 

مثلا کلاغ... سنش از من و تو خیلی بیشتره، بزرگتره ماست؟

#لاک_قرمز

۰ نظر
پوپو

شنبه 21 اسفند 95

1- این روزها تب ثبت نام در آزمون استخدامی وزارت نیرو بالاگرفته است. استخدامی گسترده برای مقاطع مختلف  برق در انواع گرایش ها. چه چیز بهتر از این؟ 45 هزار تومان هزینه ناقابل را واریز میکنیم و شانس خود را میازماییم... این دور باطل استخدام همچنان ادامه دارد... اسخدام آموزش پرورش تا انواع بانک ها و موسسات و... قشر تحصیل کرده دلخوش به حقوق و مزایای ثابت در کنار بیمه عمر، در آرزوی استخدام هستند و همگی خواستار چسبیدن به بدنه دولت هستیم! آماری جالب و تقریبی حکایت از این دارد که تعداد کل کارمندان دولتی کشور ژاپن به اندازه تعداد مدیران دولتی ایران در انواع صنف ها می باشد!  یعنی اکثر قریب به اتفاق شاغلان دولتی هستند. هیچ کشور و دولتی توانایی پرداخت مخارج این خیل عظیم را ندارد و نخواهد داشت! همانطور که دود این قضیه به چشم خودمان می رود. در کشور چین فارغ التحصیلان دانشگاهی (به خصوص فنی و مهندسی) با احداث شرکت ها و کارگاه های نوپا اقدام به درآمدزایی و جذب سرمایه کرده و بسیاری از انها وارد مارکت های جهانی می شوند. 

در سال های اخیر حمایت از بخش خصوصی رشد مناسبی داشته است اما مهترین دلیل عدم رغبت قشر جوان و تحصیل کرده به احداث یا فعالیت در شرکت های نوپا و دانش بنیان عدم تضمین مالی و واردات بی رویه می باشد. تا زمانی که هدف صرفا استخدام بوده و فعالیت در بخش خصوصی ضعیف باشد، نباید انتظار رشد علمی، صنعتی، اقتصادی و تجاری شگرفی داشته باشیم. 

#باشد_که_رستگار_شویم



2- ⚡️ﺩﺭ ﻛﺎﺋﻨﺎتی ﺯﻧﺪگی میﻛﻨﻴﻢ ﻛﻪ مبتنی ﺑﺮﻗﻮﺍنینیﺍﺳﺖ؛ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺟﺎﺫﺑﻪ.

⚡️ﺍﮔﺮ ﺍﺯﺳﺎﺧﺘﻤﺎنی ﺳﻘﻮﻁ ﻛﻨﻴﺪ،ﻓﺮقی نمیﻛﻨﺪ ﺁﺩﻡ ﺧﻮبی ﻫﺴﺘﻴﺪ ﻳﺎﺁﺩﻡ ﺑﺪی .

حتما ﺑﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺻﺎﺑﺖ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﻛﺮﺩ.

🌀ﻗﺎﻧﻮﻥ جذب ﻣﺜﻞ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺟﺎﺫﺑﻪ حتمی ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺷﺨﺺ ﻛﺎﺭی ﻧﺪﺍﺭﺩ.

ﺍین ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺩﻗﻴﻖ ﻭ ﻗﺎﻃﻊ ﺍﺳﺖ !


پ.ن: العفو! العفو!



3- تجربه ای که من در طی سال های اخیر و تست کارهای مختلف در شرایط گوناگون داشتم اینه که "تمام " آدم های دور و بر هر نظر و عقیده و مشورتی بدن، لزوم نداره اونو توی زندگی خودشون اجرا کنند! به بیان دیگه وقتی بهت میگن کار X رو انجام نده، پیش خودت فکر نکن با تمام وجود اینو گفته، خودش احتمالا توی موقعیت تو همون کار رو بکنه. حکایت بنده خدایی هستش که تا زمان دوران طفولیت بچه هاش مخالف سر سخت ازدواج در سن پایین بود و مشاوره زیاد میداد به ملت اما بچه هاش رفتن دانشگاه همه زود ازدواج کردند! بشنو و جدی نگیر. این پیشنهاد منه. حداقل انجام کار دلخواهت پشیمونی کمتری داره تا ببینی مشاورت شیک همون کار رو میکنه! یکم سوز داره خب...


پ.ن: همیشه وجود یه مشاور امین و دلسوز توی زندگی لازمه. اگه داری حفظش کن اگر نداری به دستش بیار. میتونه دوست، خواهر یا برادر باشه.

۰ نظر
پوپو

شنبه 14 اسفند 95

یه جمله سالهاست به خودم میگم، به تو هم میگم. امیدوارم تا ته قصه رو بخونی. 

"هیچ وقت به بدبختی نخند! "

این بدبختی میخواد مربوط به فرد دیگه ای باشه یا زندگی شخصی خودت. از وقتی یاد بگیری به بدبختی بخندی، بدون رو به زوال میری. 

درد جامعه امروز ما میدونی چیه؟ اینکه به بدبختی و رنج و دردهامون میخندیم و طنزش میکنیم. انحطاط هر فرهنگی از همین جا شروع میشه. نذار دردها واست عادی و روتین شه. 

حلش کن اما در خودت نه!

۰ نظر
پوپو