روزانه آقا برقی

قضاوت ممنوع، لطفا

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پنج شنبه» ثبت شده است

خط پایان 98

الان که دارم ین متن رو مینویسم کمتر از 7 ساعت به لحظه تحویل سال 99 مونده... متفاوت ترین سال و عید برای خیلی از ما!

سال 98 یه کابوس به تمام معنا بود... هیچ جوره نمیشه تحلیل و هضمش کرد... واقعا و بدون هیچ عینک بدبینی، سالی پر از اتفاقات منفی بود... آخزش هم گره خورد با کرونا!

برای من سال 98 شروع معمولی و با استرس داشت. استرس اتمام سربازی...

آموزشی نخبگان با تمام سختی هاش دیدگاه منو واقعا وسعت داد... با کلی ادم متفاوت و باحال و نخبه آشنا شدم...

بعدش سختی ها شروع شد... کار و اخرش انصراف و نشستن برای آیلتس..

زمانی که آیلنس میخوندم پذیرش خاصی نداشتم جز یکی دوتا از آسیا.. ناامید و پر از استرس...

بعد آزمون، مشغول به کار شدم... روحیه م بهتر شد.. امیدم بیشتر شد... بهمن ماه بود..

اپلای و همچنان ایمیل زدن...در نهایت ورق برگست!

خدا توی هفته آخر اسفند به من هدیه داد! پذیرش کانادا! چیزی که توی 98 فکرش رو نمیکردم!

نه اینکه حق خودم نمیدونستم... نه! به خاطر استرس بالا، راه اشتباه و خیلی عوامل دیگه...

98 یه خاطره بسیار بد هم برام داشت... جدا شدن من و کسی که واقعا دوسش داشتم... هنوز هم پا در هواییم

در کل سال 98 عجیب بود... هم برای من.. هم ایران!

جایی که الان هستم واقعا یک ماه پیش تصورش رو نمیکردم...شغل مناسب، روحیه خوب، آشنا شدن با یه دختر خوب جدید، پذیرش کانادا!

بعد اینکه پذیرش گرفتم، خیلی اتفاقی تبلتم رو باز کردم... دیدم اون بالا به عنوان ریمایندر نوشتم:به قدرت خدا ایمان دارم و میدونم رباتیک پذیرش میگریم!

و آخرش آنچه باید میشد شد!

امروز برنامه های یکسال آینده رو نوشتم... با قدرت میخوام سال 99 رو شروع کنم.. با انرژی مثبت... با ثروت... با رباتیک تا انتهای عمر!

خدایا از تو ممنونم که همیشه در آخرین لحظات نا امیدی دستم رو گرفتی.. پای قولم هستم.. با قدرت به سمت رویاهام میرم.. خودت یاورم باش... به توکل نام اعظمت

سال نو با تمام وجود مبارک!

۰ نظر
پوپو

شب نوشت عروسی

خیلی اتفاقی داشتم پیامک های گوشی قبل خودم رو پاک میکردم (بعد از مدتها روشن کرده بودم)، به یک پیام بر خوردم. پیامی که شب عروسی محمد در شهریور ماه برای خودم تایپ کرده بودم. از جنس پیام خوشم اومد. دوست دارم برای خودم در این وبلاگ به یادگار بمونه. حس اون شب رو یادمه. اینکه بعد آموزشی باشی و کار درست و حسابی نداری، عشقت هم گذاشته رفته و هنوز اکسپت دکترا هم نداری...

پیام این بود:

"ببین دقیقا اینقدر بریز و بپاش کرده که ذهن تو و امثال تو رو نابود کنه. تو رو بکشونه به قهقرا! افسرده ت کنه. بخدا دلیل همینه. تنها کاری که باید بکنی اینه که پا ندی بهش. اگر پا بدی باختی. نابود میشی. میری لای باقالی ها. پس دایورت کن و به خودت و توانایی هات اعتماد کن. تو طلایی نه این... اگر باباش نبود داشت غاز میچروند. پس به خدای بزرگ اعتماد داشته باش و مقاوم باش و بخند به این ابله ها. به این فکر کن خودت برسی به زندگی لاکچری و از سایه خانواده بدبخت و بیشعورت بپری. همین بس. پس قوی باش. اون BMW بیرون در اینده نزدیک واسه خودته. نگران نباش. پس بخند لطفا لطفا لطفا. اگر نخندی یعنی ضعیفی و به دیگران اجازه میدی تو رو با پول بسنجند. پس نکن این کار رو. شا باش پسر. تو پوپویی. یونیک و خاص! "

۰ نظر
پوپو

پنج شنبه 7 اردیبهشت 96

1- یه چیز میگم، امیدوارم توی ذهنت حک بشه و روزی به حرفم برسی. هیچ وقت یادت نره که آرزوها به ما احتیاج دارند. آرزوها ما رو در وقت مناسب پیدا میکنند فقط باید لیاقتش رو داشته باشیم. مهم نیست چی باشه. چقدر بزرگ باشه. فقط بمون تا بیان سراغت. این وسط خودت رو آماده نگه دار. 

هر کدوم از ما واسه کاری و رسالتی به دنیا اومدیم. مواظب باش عمرت حروم نشه...

#پوپو




2- به همین برکت من تحت هر شرایط روحی و روانی، سندی گوش بدم حالم خوب میشه! حتی این وقت شب! گوش بده و اثرش رو صبح ببین

۰ نظر
پوپو

پنج شنبه 31 فروردین 96

1- شک از خیابون و کوچه میاد و مغز تبدیل میشه به هوش سیاه!



2- لاماسیا پر 



3- این جمله فرانسیس کوپولا رو دوس دارم که میگه: گاهی فکر می کنم آن قدر برای زندگی می جنگم که وقتی برای زندگی کردن ندارم!

حکایت خیلی از ماست از جمله بنده حقیر😊

#باشد_که_رستگار_شویم



4- جشن قهرمانی پرسپولیس خوب شروع شد اما به شدت بد تموم شد! بازهم اینو به ما یادآور کرد که تا گوساله گاو شود، دل صاحبش آب شود. سیکل معیوب همچنان می تازد و می تازد و هر نسل حسرت های نسل پیشین را یدک می کشد... حسرت "اونور آب خوب است"


۰ نظر
پوپو

پنج شنبه 24 فروردین 96

همیشه دست بالای دست زیاده..  توی هر  رشته و کاری. فقط نمیدونم در آینده، بهتر از عادل فردوسی پور چطور میشه؟

۱ نظر
پوپو

پنج شنبه 17 فروردین 96

1-

- مشهد؟  زلزله؟ بی حجابی؟ اختلاط نا محرم؟ عذاب الهی؟! 

- نچ...

- پس چی؟ 

پ.ن: خدایا سال جدیدمون نذار خراب شه. 



2- جالبه که تمام برنامه های صدا و تمام برنامه های سیما کانال تلگرامی دارند اما هنوز هم زیرنویس میخواد بره یا رادیو میخواد اعلام کنه اسمی از تلگرام نمیبرند! انگار این اسم منکراتی هستش!! واقعا معادلات این بین رو درک نمیکنم! اسم خاص آیا ایرادی دارد؟!!


۰ نظر
پوپو

پنج شنبه 10 فروردین 96

1- با همه چیز در آمیز و با هیچ چیز آمیخته مشو. در انزوا پاک ماندن، نه سخت است و نه با ارزش.

با مخاطب های آشنا/247/ دکتر علی شریعتی



2- نادرشاه افشار در یکی از صحنه های نبرد، ترسیم میر منصور ارژنگی 1339 شمسی

۰ نظر
پوپو

پنج شنبه 26 اسفند 95

آخرین پنج شنبه سال هم اومد و رفت... چه خوب که پیمانی و دیداری هم با رفتگان داشته باشیم. راستش به شخصه خیلی برای رفتگان ارزش قائلم. چه قدر زود هم عید داره میاد... امسال اینقدر درگیری داشتم و دارم که هنوز باورم نمیشه عید شده! چه قدر بد که اینقدر درگیر شلوغی زندگی شدم و شدیم... البته که همه اینا بهونه س. من که کلا زندگیم دور تند هستش 😄 دیوانه بار هم دور تنده! 

خدا اخر عاقبت همه رو به خیر کنه.  #باشد_که_رستگار_شویم

۰ نظر
پوپو

پنج شنبه 19 اسفند 95

1- اینکه میگن فوتبال مثل زندگی واقعی میمونه، درسته. با اینکه کلیشه ای شده اما عین حقیقته. تلاش تلاش تا لحظه آخر. امیدواری و انرژی مثبت داشتن. و نکته ای که افراد بزرگ رو از بقیه جدا میکنه ایمان به پیروزی هستش. 

پ.ن: بازی بارسلونا و PSG واسم مفهوم هایی فراتر از یه فوتبال جذاب داشت.

پ.ن: خوشحالم زنده بودم و تونستم این بازی رو ببینم. قطعا توی تاریخ ثبت میشه.

پ.ن: معجزه همین حوالی ست... اندکی باور


2- Yes we can!

اوج خودباوری...  لامصب! 

پس لرزه بازی فوتبال دیشب.. 

اونایی که دیدن خداروشکر سعادت داشتند اونایی که ندیدن هم ( به هر دلیل) یه اتفاق خاص رو از دست دادند!


پ.ن: این برد و ضربه کاشته نیمار به هیچ وجه شانس و اتفاق نیست.. میتونم در این مورد خیلی بحرفم اما جاش نیس. هیچی اتفاقی نیس. هیج موفقیتی

۰ نظر
پوپو

پنج شنبه 5 اسفند 95

روز پنجم اسفندماه هر سال، تمام فضای مجازی و حقیقی پر از تبریکات به جامعه مهندسی می شود. جامعه ای که این روزها اعضای زیادی را در زیر پرچم خود میبیند. دانشجویان فنی و مهندسی در کنار دانشجویان علوم پایه و همچنین الکتریکی سر محله و کارگر شرکت آسانسور و.... همه مهندس هستند. چقدر لذت بخش است به کسی که مهندس نیست بگویی مهندس! قند در دلش آب می شود. روحش شاد می شود! در این بین سرخورده ترین افراد شاید قشر مهندس واقعی جامعه باشند. افرادی که سالهای عمر خویش را پای درس و حساب و هندسه گذرانده اند تا اسم وزین مهندسی را یدک بکشند اما شاید سرخوردگی تنها حاصل آن باشد. بماند که انواع دانشگاه های مختلف با عنوانین عجیب غریب از مجازی تا حقیقی غیرانتفاعی و نیمه حضوری و حضوری و نیمه غیبت و... فقط کارخانه تولید مهندس هستند اما نمیتوان از کنار دانشجویان پر تلاش (فارغ از نام دانشگاه) به راحتی عبور کرد.  بگذریم. تکرار مکررات اغلب خوشایند نیست. روز مهندس علی الخصوص برای مهندسان برق مبارک. مبارک فارغ از اینکه به حال خود رها شده اند. مبارک فارغ از اینکه سالها دروس تئوری خوانده و حال برای ورود به عرصه کار و صنعت بدون تجربه عملی می باشند. یعنی یک شست بزرگ از طرف صنعت به کسانی که روزها و شب های خود را در رویای پیشرفت سپری کرده اند اما سرانجامشان روحیه خراب و یا مهاجرت از کشور بوده است. بله روز مهندس مبارک مهندسان برقی که در ابتدای ورود باهوش تلقی می شدند اما آنقدر درگیر نظام آموزشی اشتباه و بی سامان وزارت علوم گیر افتادند که به حق خود نرسیدند. در کنار آنها وزارت بهداشت و تمام زیر مجموعه های آن روز به روز قدرت گرفتند و سرو سامان بهتر! با نگاهی کلی به واحدهای عملی برق میتوان پی برد که کجای کارند! مهندس برق فارغ التحصیل شده باید بعد از سالها درس خواندن، برای ورود به صنعت (چیزی که حق مسلم و نیاز جامعه است) انواع دوره های مختلف با هزینه های گوناگون را بگذراند و با جمع آوری کوله باری گواهی نامه و رزومه وارد چرخه اقتصادی شود اما در کنار خود پزشکی را میبیند که بعد از فارغ التحصیلی به راحتی دوره گذرانده و بعدش به قولی پول پارو میکند! گاهی بیان واقعیت ها تلخ است  اما چه بپذیریم و چه نپذیریم وجود دارد. میتوان نادیده گرفت اما هستند و به راحتی حس می شوند. به قول دوستی ، مهندسان مانند بدلکاران سینمایی هستند و سایر رشته ها بازیگران آن. جامعه فقط بازیگران را میبیند اما زیباترین صحنه ها از آن بلدکاران می باشد. این چرخه باطل همچنان ادامه دارد و افراد با تحصیلات عالیه در دانشگاه های معتبر مورد شماتت قرار میگیرند که چرا کار بلد نیستند! 

بازهم بگذریم... آینده از آن مهندسان است . مهندسان برق یعنی قشر باهوش جامعه... جامعه ای که دانشجوی سال چهارم برق شریف آن انصراف داده و پزشکی می خواند! شما بشنوید و باور نکنید. اوضاع خوب است و بهتر می شود.

۰ نظر
پوپو